دو ماهي بود كه از همه فرار ميكردم حتي تنهايي نيز چارة كارم نبود. تدريس در دانشگاه را رها كرده و به كنج خلوت پناه آورده بودم. افكار پريشاني داشتم،اين دو ماهي كه در خانة پدري خلوت كرده بودم حس بهتري داشتم تا اين كه ديشب تينا به سراغم آمد….
این کتاب که فیلم ترانه های ناتمام با اقتباس از آن ساخته شده، روایتگر رابطه شکل گرفته میان استادی میان سال و دانشجوی جوان اوست که مدتی را به عنوان مهمان در آن دانشگاه حضور داشته؛ دختری بی پروا، ساده، دوست داشتنی و رها که ناگزیر خود را به هرچیزی تحمیل می کند، حتی به قلب سخت ترین انسان ها و ناگهان ناپدید می شود، هم چون نسیمی رهگذر…
ماجرا از زاویه دید مسعود روایت می شود، سرکی به گذشته اش می زند، به دوران کودکی اش باز می گردد، زندگی زناشویی اش را مرور می کند و به تینا می رسد که بعد از مدتی نبودن با ظاهری متفاوت برگشته است
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.