اینکه داستان چیست و از کجا آغاز شد، روایتی عجیب و غریب دارد، قاطع می گویم، همین امروز که مقدمه را مینویسم، اگر برگردم به چندماه قبل، با بسیاری از مطالبی که در این کتاب خواهید خواند، با شخصیتهایی که از آنان نام بردهام، هیچ آشنایی نداشتم و در بسیاری امور هم به این مسائل کمتوجه یا حتی باید بگویم بی توجه بودم.
شخصی که پشت این قلم نشسته است، نه مذهبی ست و نماز شبخوان، نه لاقید و لامذهب، اما امروز حالش از چند ماه قبلش خیلی بهتر است.
اتفاقی رخ داد شبیه یک تلنگر، در برخی جنبهها بیداری خوبی سراغم آمد، دیدم و متوجه شدم که زندگی همه آنچه ما تصورش را داریم، نیست، زندگی همهاش تلاش برای خود و دنیا نبوده و رسیدن، آن رسیدنی که ما به دنبالش هستیم، نیست.
امروز که این مطالب را مینویسم، درست نمیدانم که از این کتاب چه میخواهم، اما مجالی شد برای صحبت کردن و گفتگو در باب موضوعاتی که شاید برخی اوقات از گفتن آن هم نگرانی و هراس داشتم و امروز میبینم که عین حق است و اگر گفته نشود اولین آسیبش هم به دین و به انقلاب دینیمان خواهد خورد.
امروز بدنبال انجام یک کار خوب به بهانه یکی از سربازان وطن هستم و از آن سرباز مهمتر، یک کار فرهنگی و شاید یک تلنگر حتی کوچک برای جریان فکری که در زیرمجموعه چنین سربازانی در ظاهر قرار دارد و اما هیچ شناختی از آنان ندارد، بشود.
می دانم، آگاهم و شرمنده که این مطلب کامل نیست، اما فتح باب خوبی شد و امید که بتوانیم در آیندهای نزدیک ادامهاش بدهم.
بسیاری از نوشتههای این کتاب گویی سخن و خواسته خود سرباز مورد نظر بود، برای چه این را می گویم؟ بارها شد که نوشتم و نوشتم و نوشتم، اما ذخیره نشد و مسیر نوشتن در دوباره نوشتن، تغییر کرد، خودش مسیر را بارها و بارها نشان و تغییر داد، پس به نتیجه بیش از همیشه امیدوار شدم.
پس ادامه دادم تا رسید به پایان ماجرا.


عاشقم كن
نویسنده کتاب : ناشناس!59,000 تومان
تمام حرف ما این است
به قول ابراهیم هادی :
به فکر مثل شهدا مردن نباشیم
به فکر مثل شهدا زندگی کردن باشیم…..!
اینکه داستان چیست و از کجا آغاز شد، روایتی عجیب و غریب دارد، قاطع می گویم، همین امروز که مقدمه را مینویسم، اگر برگردم به چندماه قبل، با بسیاری از مطالبی که در این کتاب خواهید خواند، با شخصیتهایی که از آنان نام بردهام، هیچ آشنایی نداشتم و در بسیاری امور هم به این مسائل کمتوجه یا حتی باید بگویم بی توجه بودم.
شخصی که پشت این قلم نشسته است، نه مذهبی ست و نماز شبخوان، نه لاقید و لامذهب، اما امروز حالش از چند ماه قبلش خیلی بهتر است.
اتفاقی رخ داد شبیه یک تلنگر، در برخی جنبهها بیداری خوبی سراغم آمد، دیدم و متوجه شدم که زندگی همه آنچه ما تصورش را داریم، نیست، زندگی همهاش تلاش برای خود و دنیا نبوده و رسیدن، آن رسیدنی که ما به دنبالش هستیم، نیست….
خادم شهدا –
چند روز قبل بهشت زهرا بودم مزار شهدای گمنام و انگاری یک نفر قبل آمدن همه اول صبحی تعداد زیادی از این کتاب رو بر سر مزار شهدای گمنام گذاشته بود شاید هم هدیه آورده بود
یکی هم نصیب من شد کتاب عجیب و غریبی بود اگر چه می تونست بهتر باشه اما بازهم عالی بود