در حال نمایش یک نتیجه
نمایش
همه
انسان در جستجوی معنا
دكتر فرانکل که در اردوگاههای کار اجباری اسیر بوده است، در این کتاب ماجرای این دوره از زندگیاش را با هدف تحلیل و بررسی موضوعات مربوط به مسائل روحی افرادی که تجربه حضور در این اردوگاهها را داشتهاند، روایت میکند. همچنین نتایج این تحلیلها که موجب دستیابی او به دانش معنادرمانی شده است. دکتر ویکتور فرانکل معتقد است آنچه موجب پریشانی و ناامیدی انسان میشود، در نتیجه بیثمری تلاش انسان برای یافتن معنایی برای زندگی و نداشتن احساس مسئولیت نسبت به مسئلهای در زندگی است. او در اردوگاههای کار اجباری در میان همة رنجها و سختیهایی که به همراه دیگران متحمل شده، توانست برای خود معنایی بیابد و این آغازی برای کشف دانش معنادرمانی از سوی او بود؛ در واقع او توانسته بود با وجود همه تحقیرها، ارزشهای انسانی خود را حفظ کند و موجودیت خود را به عنوان یک انسان، با ارزشتر از آن بیابد که اجازه دهد به شکلی بیهوده در اردوگاه جان خود را از دست دهد. دکتر فرانکل پس از آنکه هر روز شاهد مرگ سایر زندانیان بود، مسئله را بررسی کردن و دریافت، آنچه که بهمرور زمان، زندانیان را از پا در میآورد، نه فقط بیماری و کمبود غذا، بلکه ناامیدی و دستشستن آنها از زندگی بود. به همین دلیل، بر آن شدند تا با سخنانی الهامبخش زندانیان را از شر ناامیدیهایشان رها کنند. او درباره این نوع ناامیدیها میگوید: «اگر انسان در اردوگاه کار اجباری با از بین رفتن ارزشها مبارزه نمیکرد و نمیکوشید عزت نفس خود را حفظ کند، انسان بودن را، انسانی که دارای مغز است و از آزادی درونی و ارزش شخصی برخوردار است، از دست میداد.»